سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پرده‏هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون اندوهگینى مى‏گریست ، و مى‏گفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمده‏اى ؟ یا شیفته‏ام شده‏اى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نیست . زندگانى‏ات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]
خانه | مدیریت | ایمیل من | شناسنامه| پارسی یار
افسانه عاشقی....
  • کل بازدیدها: 2733 بازدید

  • بازدید امروز: 0 بازدید

  • بازدید دیروز: 7 بازدید
  • غربت
    مجید ( 85/7/20 ساعت 11:27 ص )
    پشت درهای بسته ، عاشق دلشکسته ، داره هوای خوندن
    با تو عزیز خسته ، با تو عزیز خسته
    دوست دارم عزیزم عاشقتم هنوزم
    نذار تا بیشتر از این به پای تو بسوزم
    آره خودم فداتم فدای اون چشاتم
    به قربون نگاتم همیشه خاک پاتم
    بیا که زندگی رو به چشم تو ببینم
    تو این دیار غربت کنار تو بشینم

    کی از تو نــخــونه کـیـه بـــا تــــو نمونه
    می خونم عاشقونه واست خونه به خونه
    بیا بازم با من باش امید آخرم باش
    تو این دیار غربت تو تنها یاورم باش


  • نظرات دیگران ( )

    =============================================================

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    غربت
    جدایی
    دوستی

    =============================================================